دشواری مادري براي زنان امروز زنان / سولماز ايكدر
 
kurdland
كئ وه كوومن ساردوگه رمي روژگاري چيشتوه -گاله ده شتي گه رمه سيروگاله كويستاني گه دم ----هيمن---- دلم ته نگه وچه ووم تاره ورئ م دوور-وه كووس كه فتي ووه چارناچار-تونيش ئووشي،نيه ده ردت له گيانم-شه راوو ئه رنه مه ن ساقي خه رگ بار --په رته و

 
 

يكي از مهم‌ترين جنبه‌هاي زندگي زنان در جوامع سنتي و حتي مدرن را «زايش» و «پرورش فرزند» مي‌دانند تا جايي كه در بسياري موارد هويت زن با هويت مادر در يكديگر ادغام مي‌شوند. مادر بودن گاه حرفه و مشغوليت اصلي زنان تلقي مي‌شود و زني كه مادر نيست استثنا و الگويي ناهنجار. الگوهاي رايج در جامعه، زني را زن كامل مي‌دانند كه در زمان مناسب (زمان مناسب در بسياري از جوامع سنتي، همان سال‌هاي نوجواني است) ازدواج كند و به فاصله كمي بچه‌دار شود. در جوامع سنتي آن روي سكه ارزش‌مندي مادري، پديده به ظاهر «ناخوشايند» ناباروري تلقي مي‌شود كه بايد به هر وسيله‌اي براي رفع آن متوسل شد. واقعيت‌ اما جنبه‌هاي ديگري هم دارد و الزامات زندگي شهري و فشارهاي اقتصادي روزافزون، زنان و خانواده‌ها را به سوي انتخاب گزينه‌هاي ديگري كشانده ‌است. زنان، به‌خصوص آنها كه در شهرهاي بزرگ‌تر زندگي مي‌كنند، در سال‌هاي اخير به اختيار يا اجبار نقشي غير از زايش و فرزندآوري صرف براي خود قايل هستند و براي اين وضعيت مي‌توان دلايل زيادي برشمرد.
الهام روستايي، مهندس نساجي و 29ساله يكي از اين زنان است. او پس از فارغ‌التحصيل شدن از دانشگاه جذب بازار كار شد و گرچه هفت سال از ازدواجش گذشته، اما هنوز بچه‌دار نشده و مي‌گويد كه تمايلي هم به بچه‌دار شدن ندارد. او در اين‌باره مي‌گويد: «با سختي يك شركت نساجي تاسيس كرده‌ام. تمام اين سال‌ها با وجود ركود اقتصادي توانسته‌ام شركتم را سر پا نگه دارم. من در كارم موفق هستم حالا چرا بايد در اوج اين سال‌هاي شكوفايي حرفه‌اي‌، كارم را رها كنم و مشغول بچه‌داري شوم؟» او در پاسخ به اين پرسش كه «آيا فكر نمي‌كني آوردن بچه بتواند هويت زنانه‌ات را تكميل كند»، مي‌گويد: «مادر من هفت بچه به دنيا آورد چون كاري جز بچه‌داري نداشت. مسلما اگر زناني مثل مادر من، بچه‌دار نمي‌شدند، وسيله ديگري هم براي ابراز وجود نداشتند اما من خودم را در جامعه و خانواده، با كار و دانشم تعريف مي‌كنم.» از او پرسيدم «آيا نمي‌ترسي زمان به سرعت بگذرد و ناگهان چشم باز كني و ببيني كه ديگر فرصتي براي بچه‌دار شدن نداري؟»، الهام به من مي‌گويد: «نه. قصد بچه‌دار شدن ندارم، نه امروز و نه 10سال آينده.»محمود عطايي، روان‌شناس و متخصص مسايل خانواده معتقد است بايد بين زناني كه نمي‌خواهند فرزند به دنيا بياورند و آنها كه نمي‌توانند مادر شوند، تفاوت قايل شد. هرچند در هر دو مورد با زناني مواجه هستيم كه بچه ندارند اما اين نكته حايز اهميت است كه زنان طبقه متوسط جامعه كه از تحصيلات و رفاه اقتصادي بيشتري برخوردار هستند، تمايل كمتري به مادر شدن دارند. اين عدم تمايل به مادري بيش از آنكه ريشه‌هاي اقتصادي داشته باشد، ريشه‌هاي فرهنگي دارد. زنان اين طبقه، مادر شدن را سد راه رشد و پيشرفت خود مي‌دانند. عمده زنان متوسط شهري كه سال‌هاي زيادي از عمر خود را صرف درس خواندن و كار كردن كرده‌اند، بچه‌دار شدن را مانعي بر سر راه پيشرفت‌هاي تحصيلي و شغلي خود مي‌دانند، در حالي كه زنان طبقات پايين‌تر اقتصادي سخت‌تر مي‌توانند بچه‌دار شوند زيرا توانايي تامين مايحتاج اوليه اعضاي خانواده را ندارند. آقاي عطايي البته كار و تحصيل را در بيشتر مواقع، تنها بهانه‌هاي زنان براي فرار از مسووليت مادري مي‌داند و در اين‌باره توضيح مي‌دهد: «نه‌تنها در ايران‌، بلكه در سراسر دنيا مي‌توان نمونه‌هايي از مادران موفق در عرصه‌هاي علمي، اقتصادي و اجتماعي يافت اما زنان جوان ايراني به‌خصوص زناني كه در سال‌هاي پايانی دهه 1360 به دنيا آمده‌اند، بيشتر براي فرار از مسووليت است كه تمايلي به مادر شدن ندارند. هرچند نمي‌توان منكر سنگيني مسووليت مادري شد اما مادر شدن، منافاتي با درس خواندن يا كار كردن ندارد.» بيتا 32ساله و كارشناس تغذيه است. او يك بچه به دنيا آورده اما از مادر شدن خوشحال نیست. از او درباره علت این احساسش پرسيدم كه پاسخ داد: «قبل از به دنيا آمدن فرزندم، شاغل بودم. براي به دنيا آوردنش به اجبار مرخصي گرفتم. مرخصي‌ام به استعفا تبديل شد. مادر شدن، مرا به يك زن خانه‌دار تبديل كرد. نقشي كه هميشه از پذيرفتنش متنفر بودم. دلم مي‌خواست مي‌توانستم كار كنم و در جامعه فعال باشم اما مادر شدن تنها فرصت كار و حضور اجتماعي را از من نگرفت. پس از به دنيا آمدن پسرم به دليل نياز بچه به مادري تمام‌وقت، امكان مشاركت در فعاليت‌هاي اجتماعي را هم از دست دادم. تا جايي كه سال‌ها از آخرين باري كه به سينما رفته‌ام، مي‌گذرد.»كم‌تحركي اجتماعي و اقتصادي شايد يكي از مهم‌ترين دلايل بي‌انگيزگي براي فرزندآوري باشد اما قطعا عوامل ديگري هم در اين ميان نقش دارند. نشانه ديگري را كه مي‌توان در جامعه ايراني به عنوان زمينه‌هاي بي‌رغبتي به فرزندآوري شناسايي كرد، آمار بالاي طلاق است. شايد يكي از مهم‌ترين علل افزايش آمار طلاق و كاهش فرزندآوري كه به آن كمتر پرداخته شده‌ است، عدم اطمينان زنان به آينده زندگي زناشويي‌شان و در نتيجه عدم تمايل به بچه‌دار شدن باشد. نازنين، يك زن 30ساله و مطلقه است. با اينكه سابقه شش‌سال زندگي مشترك با شوهر سابقش را داشته، اما در آن مدت بچه‌دار نشده‌ است. علت را از او مي‌پرسم و پاسخ مي‌دهد: «تمام سال‌هاي زندگي مشترك‌مان به كشمكش گذشت. شش سال با يكديگر زندگي كرديم اما هرگز پيش نيامد كه هفته‌اي بيايد و برود و ما با هم دعوا يا قهري نداشته باشيم. چطور ممكن بود بخواهم فرد جديد و بي‌گناهي را به آن زندگي متشنج اضافه كنم و مسووليت يك انسان ديگر را بي‌جهت بر دوش گيرم؟» آقاي عطايي عدم اطمينان برخی زنان به آينده زندگي زناشويي‌شان را يكي از مهم‌ترين اما پنهان‌ترين علل سر باز زدن از به دنيا آوردن بچه مي‌داند و مي‌گويد: «متاسفانه روي اين معضل اجتماعي خيلي كم كار شده‌‌ است. تا زماني كه زنان نسبت به رابطه با همسرشان احساس امنيت نكنند، تمايلي به مادر شدن از خود نشان نمي‌دهند. شايد تا 20 سال پيش، بزرگ‌ترهاي خانواده زوج‌هاي جوان و ناسازگار را به بچه‌دار شدن تشويق مي‌كردند، با اين گمان‌ كه به دنيا آمدن كودك مي‌تواند پايه‌هاي متزلزل زندگي را ثابت كند اما از آن روزها و آن برداشت‌ها سال‌هاست كه مي‌گذرد و زنان امروز و خانواده‌هاي امروز ترجيح مي‌دهند تا زماني‌كه از استحكام زندگي‌شان مطمئن نشدند، بچه‌دار نشوند.» از ديگر دلايل عمده‌اي كه زنان را وادار به پذيرفتن نقشي غير از مادري مي‌كند، عدم امنيت اقتصادي است؛ زناني كه مجبور هستند، براي تامين نيازهاي اوليه‌شان سخت كار كنند و باز هم از آينده كودكان‌شان اطمينان ندارند. محبوبه رزاقي 35ساله و كارمند يك بانك خصوصي است، 12 سال است كه ازدواج كرده و هنوز تصميمي براي بچه‌دار شدن ندارد. در اين‌باره توضيح مي‌دهد: «من و شوهرم هر دو كارمنديم اما هنوز استخدام رسمي نشديم، قراردادي هستيم. تمام سال‌هاي پس از ازدواج براي اين بچه‌دار نشديم كه نمي‌دانستيم آيا فردا كاري و درآمدي خواهيم داشت يا خير.» محبوبه ادامه مي‌دهد: «در سال‌هاي اول ازدواج به بچه‌دار شدن فكر مي‌كرديم اما به مرور و با روبه‌رو شدن با مشكلات اقتصادي، حتي فشار خانواده‌ها هم نتوانست ما را به بچه‌دار شدن تشويق كند. هر لحظه ممكن است بانك قرارداد كاري‌مان را تمديد نكند. هرچند، تمديد قرارداد يا حتي رسمي ‌شدن كارمندي‌مان هم ديگر نمي‌تواند مرا به بچه‌دار شدن تشويق كند زيرا درآمدي كه داريم به‌سختي مي‌تواند تكافوي مخارج زندگي دونفره ما را بدهد.»دكتر نازنين ماهوتي‌ها، روان‌شناس و استاد دانشگاه در مورد علت رويگرداني زنان از به دنيا آوردن فرزندان تحقيق كرده‌ است. او در مورد تاثير عدم ثبات اقتصادي خانواده‌ها در عدم تمايل زنان به مادري مي‌گويد: «در گذشته نگراني از آينده اقتصادي تنها بر خانواده‌هاي متوسط تاثير داشت. خانواده‌هايي كه از نظر اقتصادي در دهك‌هاي پايين‌تر قرار داشتند، به دليل فرهنگ رايج در اين طبقه گمان مي‌كردند كه با به دنيا آوردن فرزندان بيشتر دست‌هاي بيشتري براي كار در خانواده خواهند داشت، غافل از اينكه پيش از مشغول به كار شدن اين دست‌ها، دهان‌هايي گرسنه باز مي‌شوند. اما در 10سال اخير مي‌بينيم زناني كه از نظر اقتصادي در لايه‌هاي پايين‌تر اقتصادي جامعه هستند، هم تمايلي به اينكه بچه‌هاي مختلف به دنيا بياورند، ندارند. البته دليل عدم بچه‌دار شدن زنان در اين دو طبقه اجتماعي كاملا متفاوت است. زنان طبقه متوسط نمي‌خواهند بچه‌دار شوند يا چندين بچه به دنيا بياورند، چون مطمئن نيستند كه بتوانند براي فرزندان‌شان زندگي اقتصادي مرفهي تامين كنند، اما زنان متعلق به دهك‌هاي پايين‌تر اقتصادي به دليل اينكه مجبور هستند كار تمام‌وقت داشته باشند، زماني براي به دنيا آوردن فرزند يا فرزندان ندارند. هرچند هنوز مي‌توان تفاوت عمده‌اي را بين رويكرد اين دو طبقه اقتصادي ديد. زنان طبقه متوسط اغلب تمايلي نسبت به مادر شدن نشان نمي‌دهند يعني حتي در طول دوران باروري‌شان هم نمي‌خواهند حتي يك كودك به دنيا بياورند اما زنان طبقات پايين‌تر به دليل فشارهاي اقتصادي تعداد كمتري كودك به دنيا مي‌آورند. اگر در گذشته هر خانواده در طبقات پايين اقتصادي بين چهار تا پنج كودك به دنيا مي‌آورد، بر اساس آخرين تحقيقات سازمان آمار ايران در سال‌هاي اخير بيشتر خانواده‌ها به‌خصوص در شهرهاي بزرگ مانند تهران، حدود سه بچه به دنيا مي‌آورد. همچنين خانواده‌هاي متوسط از داشتن بين دو تا سه كودك در دهه گذشته به خانواده‌هاي تك‌فرزند يا بدون فرزند تبديل شده‌اند.»محدثه 28ساله و كارگر در يكي از كارگاه‌هاي تهران دوزنده است. او باوجود مخالفت‌هاي شوهرش پس از به دنيا آوردن دختر دومش، از روش‌هاي جلوگيري از بارداري استفاده مي‌كند و مي‌گويد: «اگر مي‌خواستم دوباره بچه‌دار شوم بايد حداقل يك ماه مرخصي مي‌گرفتم و معلوم نبود كه كارفرما كارم را براي من نگه دارد يا كس ديگري را به جاي من استخدام كند. من فكر مي‌كنم يك دختر و يك پسر كافي است و دور از چشم شوهرم براي جلوگيري از بارداري قرص مي‌خورم. مي‌دانم اگر بفهمد حتما ناراحت خواهد شد، اما درآمد او براي گذران زندگي كافي نيست. من چاره‌اي غير از كار كردن ندارم. به همين دليل هم نمي‌توانم ديگر بچه‌دار شوم.» چه دلايل اقتصادي موثر باشند يا دلايل فرهنگي يا حتي آن‌طور كه برخي منابع رسمي مي‌گويند به دليل رواج فرهنگ غربي، واقعيت اين است كه زنان تمايل كمتري براي مادر شدن دارند. زنان امروز از قالب‌هاي تنگ خارج شده‌اند و مي‌خواهند ثابت كنند كه مي‌توانند هويتي مستقل از خانواده و فرزندان‌شان براي خود داشته باشند. كاهش نرخ رشد جمعيت يكي از دستاوردهاي اين تغيير در نقش‌هاي از پيش تعريف‌شده براي زنان است كه الزاما همچنان‌كه تبليغ مي‌شود، آثار و تبعات منفي ندارد زيرا مهم‌ترين دستاورد تحولات عصر جديد، باز‌تعريف هويت زنانه و افزايش قدرت انتخاب و عمل زنان است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 4:37 :: توسط : "رضاسيدرشيد"

درباره وبلاگ
كورده ئه م سه رمه سه ريكه پرله سه وداي نيشتمان- چاوه كانم بؤكزي كوردانه ئه شكي ديته خوار
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تحليل مسايل روز و آدرس nian.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 108
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 114
بازدید ماه : 1815
بازدید کل : 101354
تعداد مطالب : 621
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 2