سنجر خان
سنجرخان وزیری فرزند حاج
یوسف صاحب و خان روستای نران از توابع سنندج بود از طرف مادری او فرزند
جیران خانم از طایفه اردلان ها بود .
اردلان ها حاکم شهر
سنندج بودند او که اصیل زاده ای بود و مثل هرکسی دیگر ازاین خانوارها می توانست
کنج عافیت را به میدان جنگ ترجیح دهد اما شرف و غیرت کردی او و میهن پرستی که ریشه
در نژاد مادی او که اولین تشکیل دهندگان حکومت در ایران واج ((ایران)) بودن مانع
راحت طلبی این بزرگ مرد بودند.
او که بعد از فوت پدر به خاطر
کینه و نفرت برادر ناتنی اش مجبور به ترک روستای نران و زندگی در روستایی دیگر شده
بود و در انجا بکار کشاورزی و دامداری مشغول بود بخاطر ظلم و تعدی روسها که انزمان
ایران را یغما و مورد تاراج خود قرار داده بودند و هرروز در گوشه ای به غارت و
تجاوز در این کشور می پرداختند او این را برنتابید واز حاکم وقت سنندج در خواست کمک
نمود تا متجاوزان را تنبیه کند اما حاکم وقت بجای مساعدت از انگلیسیها که در ایران
بودن خواستار سرکوبی سنجر خان شد که به جنگ میان ایندو انجامید.
سنجر خان بدون کمک از حکومت
با یاری جوانان روستاهای سنندج و کامیاران و سایر نواحی به جنگ سنگینی در روستاهای
اطراف کامیاران خصوصا در منطقه سرده و گولی کامیاران پرداخت ودر انجا شکست سختی به
روسها وارد اورد و تا مرکز شهر سنندج انان را فراری داد
در ادامه در محل گردنه صلوات
اباد سنندج درجنگ سنگینی باقیمانده لشکر روس مجبور به هزیمت شدند که خان انان راتا
شهر دهگلان تعقیب و بسیاری از انان را اسیر وازبین برد.
کم کم دامنه جنگ به منطقه
دیواندره و سقز و بوکان کشیده میشود که دراینجانیز خان با همکاری یکی از خوانین
منطقه بنام حشمت الملک بعد از نبرد سهمگینی انان را تا منطقه منجیل فراری میدهند
در منجیل نیز میرزا کوچک خان نیز که نامه سنجر خان را دریافت نموده و متوجه فرار
روسها شده بود مجال هیچ حرکتی به انان نداده و بسختی تارومارشان مینماید.
سرانجام در تاریخ 1337هجری
قمری سنجر خان به تحریک حاکم سنندج و بدست نابرادری خائنش در حالیکه روزه سنت
عاشورا بوده در حال وضو درسر حوض منزلش شهید میشود و جاودانه تاریخ و نامی
یرهزاران حماسه ملت غیور و وطن پرست کرد اضافه مینماید..
نظرات شما عزیزان: